همانطور كه مي دانيد وقتيكه نور كافي نيست و فلاش جوابگو نيست، نويز تصوير ديجيتالي كه با يك دوربين ديجيتال گرفته مي شود، زياد شود. در اين حالت چون لنز دوربين مدت بيشتري باز مي ماند لرزشهاي دست شما مي تواند باعث تار شدن و كاهش كيفيت عكس شما شود. در اين شرايط با رعايت نكات ساده اي مي توانيد عكسهاي بهتري بگيريد.
ــ ياد بگيريد دوربين را ثابت تر از گذشته در دست بگيريد و سعي كنيد از لنز براي زوم اپتيكال استفاده نكنيد.
ــ براي اينكه دوربين را بدون حركت نگه داريد. ته دوربين را بر روي كف دست چپ خود نگه داريد و انگشتان خود را در جلوي دوربين و دور لنز قرار دهيد. كف دست شما به عنوان سكو و پايه دوربين است و هيچ فاصله اي نبايد بين ته دوربين و كف دست شما قرار داشته باشد.
ممكن است مشكل به نظر بيايد ولي با كمي تمرين متوجه مي شويد كه بهترين روش است.
ــ يك نفس عميق بكشيد و اجازه دهيد نصف هواي دم خارج شود.
ــ پاهاي شما بايد به اندازه عرض شانه باز شوند.
ــ اگر به اندازه كافي وقت داريد دوربين را بر روي سه پايه قرار داده و از حالت تأخيري آن استفاده كنيد.
اطااعات بيشتر براي اينكه در نور كم عكس بگيريد.
دست راست شما كه سمت راست دوربين را مي گيرد، جهت دوربين را مشخص مي كند و كنترل حركت بدنه دوربين را در دست دارد.
دوربين را در برابر چشمانتان قرار دهيد. آرنجتان را بوسيله پهلوي خود ثابت نگه داريد. دوربين را به سمت عقب بكشيد به گونه اي كه پيشاني شما دوربين را لمس كند.
زمانيكه آماده ايد عكس بگيريد يك نفس بكشيد نصف هوا را بيرون دهيد و بقيه را در سينه حبس كنيد. در اين لحظه بدن بيشترين تكاني كه مي خورد به سمت جلو و عقب است سعي كنيد آنرا كنترل كنيد.
اكنون شما آماده هستيد. از همه انگشتان دست را استفاده كنيد و به دوربين و دكمه آن فشار وارد كنيد البته به آرامي. با چند بار تمرين مهارت شما زياد مي شود. پس در روشنايي روز سعي كنيد اين تمرينات را انجام دهيد تا در نور كم بدرد شما بخورد.
منبع:http://www.yadbegir.com/main/photography/fix_camera.htm
۱) تفاوت اول، هنر و رسانه است. نقاشی عموما زیرمجموعه هنر است که این هنر شدت و ضعف دارد اما گرافیک همیشه هنر نیست. گاهی هم تبدیل به رسانه میشود ؛ مثل وقتی که در خدمت تبلیغات (تجاری، فرهنگی و سیاسی) قرار میگیرد. البته گاهی هم تلفیقی از هنر و رسانه است. درست مثل زمانی که در خدمت رسانهها (چاپی، الکترونیکی، دیجیتالی و سایبر) قرار میگیرد. بطور کلی آنگاه که هنر مطلق است garphic art و وقتی که رسانه و یا تلفیقی از رسانه و هنر است graphic design نامیده میشود. در پستهای بعدی راجع به این موضوع بیشتر خواهم گفت.
۲) تفاوت دوم، برقراری ارتباط را شامل میشود. در مواجهه با نقاشی، وظیفه برقراری ارتباط به عهده مخاطب است و اوست که باید تلاش کند تا با اثر هنرمند نقاش ارتباط برقرار کند. اما در گرافیک برعکس است و وظیفه برقراری ارتباط بر دوش خود اثر گرافیک نهاده شده یعنی اثر گرافیکی، بایستی تلاش کند تا مخاطب را به طرف خودش جذب کند نه اینکه مخاطب زور بزند تا محتوای اثر گرافیک را درک کند.
علت ناتوانی بسیاری از آثار گرافیک ناشی از ندانستن همین تفاوت دوم است. البته برای نکته سنجها ممکن است سوال مطرح شود که پس مینیمالیسم در گرافیک یعنی چه ؟ که چون این مبحث طولانی است اجازه دهید در پستهای بعدی در این باره با شما بحث کنم.
یک نکته دیگر را هم میتوان گفت؛ برای دیدن آثار یک هنرمند نقاش، این مخاطب است که به گالری و موزه میرود تا آثارش را ببیند. یعنی مخاطب به طرف "اثر" میرود در حالی که در گرافیک، معکوس این اتفاق رخ میدهد و این "اثر" گرافیک است که به طرف مخاطب میرود. شهروندان در حال عبور و مرور از کوچه و خیابان هستند که بیلبردها و پوسترها و . . . به طرفشان میآیند و میخواهند به زور پیامشان را به آنها منتقل کنند.
۳) تفاوت سوم را به شخصی و غیرشخصی بودن این دو اختصاص میدهم. "اثر" نقاشی کاملا شخصی است و گویای حرف و فکر هنرمند نقاش است بدون در نظر گرفتن مخاطب. از این رواست که میگوییم او میتواند چنین تصور کند : خورشید؛ مثلث سبز ، زمین و صحرا ؛ آبی و آسمان ؛ قرمز چهارخانه با گلهای درشت صورتی (!!) . ولی در "اثر" گرافیک تقریبا چنین تصوراتی شدنی نیست (بحث تصویرسازی در گرافیک، چیز دیگری است). چرا که گرافیک "شخصی" نیست و میخواهد ارتباط برقرار کند یعنی بایستی مخاطب را در نظر بگیرد. اثری که در طراحی و تولید آن، مخاطب نقشی نداشته باشد نمیتواند "اثر" گرافیکی موفقی باشد.
۴) تفاوت چهارم را تقریبا همه میدانند. نقاشی تکثیر نمیشود حداقل با هدف تکثیر، ارائه نمیشود. اما گرافیک براساس تکثیر، طراحی و تولید میشود. واضح است که منظور از تکثیر، تمام گونههای آن است (چاپ، فیلمهای اپتیک، فیلمهای مگنت، امواج الکترونیکی و . . . ) .آثار تک نسخهای در گرافیک جایگاهی ندارند چرا که هدف برقراری ارتباط را، عملیاتی نمیکنند. متاسفانه بیتوجهی به این مسئله هم باعث شده که این روزها، گرافیک به سمت نمایشگاهی و جشنوارهای شدن پیش برود.
پوسترها و جلدهایی که فقط در یک نسخه تکثیر میشوند و به قصد رتبه و جایزه رهسپار جشنوارههای خارجی، یا بر دیوار نگارخانهها و گالریها مینشینند و میخواهند بیان هنرمندانه آن گرافیست ـ نقاش را رخنمایی کنند.
منبع:http://www.arti.ir/graphic.asp
● مقدمه :
این مجموعه، در بردانده نکاتی است که شاید به هنگام مطالعه در نظرتان بدیهی جلوه کند. اما اغلب بدون توجه به آن ، اقدام به برنامه ریزی تبلغاتی و طراحی گرافیک م یکنیم. این عدم توجه به ویژه در میان دانشجویان گرافیک که قصد ورود به عالم حرفه ای گرافیک و تبلیغات را دارند بیشتر به چشم می آید. مواردی که در صورت توجه آنها، مسلماً منتج به خلق آثاری مناسبتر خواهد شد .
از این رو سعی شده است با مدرن کردن مهمترین نکات کاربردی که دارای پیشینه اندکی در این زمینه هستند کم رنگ کنیم. بدیهی است در تدوین این مجموعه فرض برآن بوده است که مخاطبین و مراجعین این مجموعه از سواد بصری و مبانی هنرهای تجسمی بهره داشته و الفبای گرافیک را نیز از پیش آموخته اند.
با آرزوی مفید واقع شدن این مجموعه برای شما خواننده محترم :
۱) پیش از آغاز هر پروژه تبلیغاتی تمام مواردی را که تصور می کنید با پروژه شما مرتبط و ضروری است و باید آنها را انجام دهید ، یادداشت و فهرست کنید.
۲) در مورد موضوع سفارش اطلاعات لازم و ضروری کسب کنید. تا زمانیکه تمامی اطلاعات ضروری یا حداقل مذکور ، اشتباه محض است.
۳) اگر برای تبلیغ کالای مورد نظر ، اقدام به طراحی تصاویر الزامی است بهتر است تمامی الگوهایی را که به ذهنتان میرسد ، بر روی کاغذ منتقل کنید.
۴) سقف بودجه که سفارش دهنده امکان پرداخت آنرا دارد برای شما بسیار اهمیت دارد ، چرا که به شما امکان می دهد موارد دیگر پروژه را براساس آن مدون و محاسبه کنید.
۵) شناخت ویژگیهای کالا یا خدماتی که قرار است برای آن تبلیغ کنید شما را در قرار گرفتن در مسیر درست تبلیغ ، بسیار یاری می کند.
۶) تا حد امکان از بکار گیری تصاویری که در سایر آثار چاپی استفاده شده اند پرهیز کنید ولی اگر به دلایلی لازم باشد چنین کاری انجام دهید – از جمله اصرار سفارش دهنده آنهم در صورتی تصویر مورد نظر متعلق به آرشیو خود او باشد – حتما تصویر اصلی را از او تحویل بگیرید و از اسکن کردن تصاویر چاپی خودداری نید، زیر این امر در چاپ (افست) مجدد تصویر سبب می شود تا تصویر از نظر جهت قرار گرفتن ترام ها دچار افت کیفیت شود. (به این ایراد اصطلاحاً پیچازی می گویند).
۷) زمانیکه برای انجام پروژه در اختیار دارید باید کاملا مشخص باشد در حقیقت جدول زمانی تبلیغاتی شما جهت ارائه محصول تبلیغی در جامعه بسیار حائز اهمیت است.
۸) انتخاب تکنیک و شیوه متناسب با موضوع از موارد دیگری است که در امکان موفقیت شما مؤثر است.
۹) اگر مایلید ایده تبلیغاتی شما منحصر به فرد و به اصطلاح (یونیک) باشد، بهتر است ایده های اولیه را با احتیاط کنار گذاشته و به موارد دیگر فکر کنید.
۱۰) راهنمایی سفارش دهنده در تعیین آنچه می خواد به عهده شماست بنابراین مطمئن شوید که سفارش دهنده می داند چگونه تبلیغی را برای خدمات یا محصولش می خواهد.
۱۱) سفارش دهنده را در جریان پیشرفت مراحل کار قار ردهید.
۱۲) سرعت عمل در تمامی کارها مورد تأیید است اما بازنگری چند بار هر طراحی می تواند در کاهش نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت آن مؤثر باشد.
۱۳) به تفاوت بین زیبایی و موفقیت توجه کنید. اثر موفق اثری است که تأثیر لازم را در زمان پیش بینی شده در مخاطبین مورد نظر داشته باشد.
۱۴) توجه به نظرات سفارش دهنده لازم و ضروری است ولی در ادامه این توجه نباید به اعمال سلیقه مشتری تسلیم شوید.
۱۵) اتودهایی که برای ارائه به سفارش دهنده کار می شوند باید تا حد امکان کامل بوده و با نمونه نهایی مورد نظر شما همخوانی داشته باشد.
۱۶) ترجیحاً از ارائه یک اتود طرح به سفارش دهنده خودداری کنید.
۱۷) در صورتی که معتقدید نمونه ای از کارهای ارائه شده به صاحب کار، نسبت به دیگر اتودها برتری دارد ، بطور غیر مستقیم و از طریق برشمردن مزایای آن، سفارش دهنده را نسبت به دیگر اتودها برتری دارد به طور غیر مستقیم و از طریق برشمردن مزایای آن،سفارش دهنده را نسبت به انتخاب آن راغب کنید .
۱۸) به یاد داشته باشید صاحب اصلی اثر خلق شده توسط شما سفارش دهنده آن اثر است بنابراین سلیقه شخصی خود را در اجرای کار به عنوان امضای کار اعمال نکنید.
۱۹) هرگز در برشمردن معایب احتمالی کاری که انجام داده اید پیش قدم نشوید.
۲۰) گاهی اوقات ایده های تبلیغانی خوبی به سرعت در ذهن شکل می گیرند و به همان سرعت نیز از یاد می رورند مناسبترین راه برای حفظ این ایده ها، انتقال بلافاصله آنها روی کاغذ به صورتکاملاً ابتدایی و همراه کردن این اتود خام باتوضیحات نوشتاری است.
۲۱) غالباً حساسیت بیش از حد در رعایت کیفیت، به وجود آورنده وسواسی مخرب است و زمانی در اثر وجود دارد که باید از ایجاد تغییر در آن خودداری کرد. تشخیص دادن ای زمان اهمیت ویژه ای دارد.
۲۲) اگر سفارش دهنده ویژگی مشخصی از تبلیغ کالا یا خدماتش را مورد توجه دارد ، شما موظفید جهت موفقیت کارتان ( و کار او) و برای نیل به هدف، مورد تأکیدی را در اثرتان جلوه گر کنید.
۲۳) پس از تأیید اتود کار توسط سفارش دهنده اجرای چند نمونه وار یاسیون رنگ و طرح ، هم شما و هم سفارش دهنده را در رسیدن به محصولی قوی یاری می کند.
۲۴) نوآوری در غالب موارد سبب جلب توجه مخاطبین می شود. ولی به کار گیری آن در صورتی که حساب شده و هوشمندانه انجام نشود منجر به شکست عملیات تبلیغی شما خواهد شد.
۲۵) ایجاد تغییرات غیر معمول و غیر منتظره در کار، می تواند به جذابیت آن کمک کند. البته این ابتکار نباید عوارض اقتصادی، بصری و ... داشته باشد.
۲۶) ایجاد و حفظ یک هارمونی کلی در اثر ، گام دیگری در موفقیت آن است چگوگی خطوط مورد استفاده در آن ، نوع قلم نوشتار ، رنگ، کادر و ... همگی باید متأثر از موضوع تبلیغ و هماهنگ با یکدیگر باشند.
۲۷) برای انتخاب فونت مناسب، باید مواردی همچون موضوع کار، مفهوم نوشته، حجم اشغالی توسط نوشتار ، محل قرار گیری رنگ مورد نظر برا ی آن و غیره مورد توجه قوار گیرد.
۲۸) رنگهای مورد نظر خود را حتماً با توجه به اطلسهای رنگ قابل اطمینان انتخاب کنید. این نکته به ویژه در هنگام اجرای طرح بوسیله نرم افزارهای گرافیکی و دیدن آن از طریق مانیتورهای غیر حرفه ای حائز اهمیت است.
۲۹) هنگام تایپ فارسی در نرم افزارهای گرافیکی، به دلیل تنظیم اولیه این نرم افزارها برای تایپ انگلیسی یا اصطلاحاً لاتین ، فواصل بین بعضی حروف بیشتر از حروف دیگر می شود توصیه می کنیم پس از اتمام تایپ مطالب و تبدیل آنها به تصویر یا مسیر ، ایرادات موجود در رابطه با فواصل حروف را از بین ببرید.
۳۰) در هنگام طراحی با نرم افزارع از تبدیل و تغییر مکرر و ساختار فایل خود مگر درموارد کاملا ً ضروری خودداری کنید. تبدیل و تغییر مد رنگی، ابعاد، کیفیت فایل و .... سبب کاهش کیفیت طرح نرم افزارهای شما می شود.
۳۱) در اجرای سفارشات، کنترل متن نوشتار از جهت رفع غلطهای املایی. به ویژه در سفارشات چاپ ضروری و برعهده شماست. حتی اگر این موارد نادرست از جانب سفارش دهنده صورت گرفته باشد.
۳۲) توجه به فرهنگ بصری و کلامی مخاطبین تبلیغات، سبک کاستن از بسیاری دوباره کاریها می شود.
۳۳) توصیه می کنیم بیش از شروع اتودهای اولیه برای انجام سفارش تبلیغاتی قراردادی مشخص با سفارش دهنده عقد کنید.
۳۴) در صورت امکان روی دو یا چند پروژه تبلیغاتی بطور همزمان و در یک آیتم زمانی فکر نکنید . این کار سبب میشود تا ضریب موفقیت کامل هر یک ازپروژه ها بطور قابل توجهی کاهش یابد.
۳۵) اصول و قواعد گرافیک به منظور خلق آثار جذاب ، زیبا و موفق ایجاد شده و مورد استفاده قرار می گیرد اما گاهی امکان دارد رعایت این اصول و بکارگیری آنها از میزان جذابیت یا توفیق کار بکاهد در این صورت بهتر است از رعایت جزء به جزء این اصول پرهیز کنیم
۳۶) همواره موارد تبلیغاتی که انجام داده اید را (و حتماً از آنها آرشیوی در اختیار دارید) مورد بازبینی قرار دهید. این کار باعث می شود متوجه پیشرفت یا احتمالاً سیر نزولی در آثارتان شوید.
۳۷) در آثاری که مخاطب عام دارند میانگین سطح سواد بصری و فرهنگی جامعه را به عنوان معیار درک پیامتان در نظر داشته باشید.
۳۸) معکوس کردن بعضی از قسمتهای نوشتار، کوچک بزرگ کردن بخش هایی از آن واژگون کردن تصاویر ، تغییر غیر متعارف ابعاد طرح و نسبت آن، قرار دادن همه عوامل طراح در بخش کوچکی از کادر و تضاد با بخش بزرگتر آن و ... از جمله موارد ایجاد جذابیت در اثر اجرایی است. البته مسلماً این موارد را در جای خود بکار خواهیم برد.
۳۹) ارائه ماکت، اتود و به طور کلی طرح آنجه قرار است بعداً به اجرای نهایی برسد با کیفیتی بیشتر از اجرای اصلی سبب ایجاد نوعی پرتوقعی در سفارش دهنده میشود.
۴۰) در آثاری که به دلیل محدویت ابعاد امکان استفاده از تصایر کاهش می یابد بهتر است با بکار گیری فونتهای جذاب و مناسب این نقیصه را کم رنگ کنیم.
۴۱) توصیه می کنیم آرشیوی از فونتهای فارسی و انگلیسی که با هم هماهنگ هستند، تهیه کنید اینکار در طرحایی که نیاز به استفاده هم زمان از دو زبان در آن است بسیار مفید است.
۴۲) ترجیحاً و در صورت امکان هنگام اجرای سفارش، به واریاسیون جمعی آن نیز فکر کنید.
۴۳) اثر ارجینال را به مشتری تحویل ندهید. حال این اثر اجرای دست باشد یا وسیله نرم افزار اجرا شده باشد. دلیل اینکار جلوگیری از تغییرات احتمالی در طرح بدون اطلاع شماست.
۴۴) آگاهی نسبت به زیر شاخه های گوناگون گرافیک زیر شاخه های آنها (گرافیک محیطی گرافیک خبری ، گرافیک ژورنالیستی و ... مواردی چون بروشور، کاتالوگ ، پوستر، نشانه بسته بندی و ...) و اصطلاحات (گرید، پونیت، لی آوت، فونت و ...) و نیز نقاط قوت و ضعف هریک از این شاخه ها و زیر شاخه ها الزامی است.
۴۵) هرگز در اجرای آثارتان وابسته به یک تکنیک و شیوه اجرایی نشوید. اینکار ضمن تکراری کردن آثارتان شما را در انجام پروژه های تبلیغاتی گوناگون کاملاً محدود خواهد کرد.
۴۶) تا آنجایی که برایتان مقدور است از پذیرفتن طرحهای نیمه تمام خودداری کنید. چنین موردی هم برای شما و هم برای طراح قبلی و هم برای سفارش دهنده تبعات منفی دارد.
۴۷) به هنگام ارائه فاکتور هزینه ها به سفارش دهنده، از تخفیفهای غیر معقول خودداری کنید. تخفیفهایی که شامل مبالغ قابل توجه می شوند، ذهنیت مشتری را سنت به صحت مبلغی که پرداخت می کند، درچار تردی میسازد.
۴۸) اجرای یک طراحی می تواند با مشخص کردن این موارد آغاز شود. مورد سفارش مخاطب (گروه سنی و فرهنگی) زمان در اختیار، عوامل بصری لازم، تکنیک اجرای متناسب با هزینه ها و موارد جانبی.
۴۹) در طراحی و ارائه آثار به مکان ارائه آنها توجه داشته باشید. این نکته از جهت در نظر گرفتن عوامل بصری اطراف آنها که می توانند نقش تکمیلی یا تخریبی داشته باشند. حائز اهمیت است.
۵۰) به هنگام اجرای پروژه جدید، طرح های انجام شده قبلی را پیش رو داشته باشید و تا حد امکان از عناصر تصویری و اجرایی که در طرح قبل موجود است، استفاده نکنید.
۵۱) ضمن اجرای سفارش، مشتری از آموزش تبلیغاتی داده بکوشید میزان آگاهی های او را رد ارتباط با تبلیغات و سواد بصری افزایش دهید.
۵۲) در صورتیکه تکنیک اجرای طرحتان یکی از شیوه های چاپ است – بویژه چاپ افست- پس از تکثیر طرح، نمونه چاپ شده را با نمونه ارجینال تطبیق دهید. از این طریق در هنگام اجرای آثار بعد ه با همان تکنیک اجرا می شوند، جزئیات کار را با اطمینان و دقت بیشتری مشخص خواهید کرد.
۵۳) برای بدست آوردن سفارش، قیمت بازار را خراب نکنید این کار ضمن لطمه زدن به همکاران دیگر نهایتاً باعث متضرر شدن شما نیز خواهد شد.
۵۴) پی گیری نتیجه فعالیت های تبلیغاتی که برای سفارش دهنده انجام داده اید و ارسال آنها برای مشتری سبب آگاهی طرفین نسبت به میزان موفقیت پروسه تبلیغاتی می شود. ضمن آنکه اعتماد سفارش دهنده را نسبت به وجدان کاری شما و موسسه شما افزایش می دهد.
۵۵) برای ساختار شکنی و زیر پا گذاشتن اصول و قواعد تبلیغات و گرافیک لازم است . ابتدا آ‹ها را فرا گرفته باشیم نو آوری با آگاهی به آنچه در گذشته انجام پذیرفته، ارتباط مستقیم دارد. در حقیقت شما باید بدانید قبلاً چه بوده تا بتوانید بگویید بعداً چه باید بشود.
۵۶) بعضی از سفارشات به دلیل ویژگیهای خاص خود، امکان حرکات تازه در اجرای طرح را به شما نمی دهد برای نمونه در طراحی اوراق اداری نهادها و ارگانهای اداری (در ایران) باید توجه داشته باشد که بسیاری از حرکتهای شما از پیش توسط سفارش دهنده، مشخص یا محدود شده اند. لزوم قید شدن نشانه های دوستی قرار گرفتن آنها در بالای کادر، نوع مشخص قلم نوشتار، محدودیت رنگ در چاپ،ثابت بودن قطع (A۴- A۵) ضرورت قید شدن مواردی چون تاریخ، شماره ، پیوست و .... از این جمله اند.
۵۷) با هر مشتری به زبان خودش گفتگو کنید. مسلماً این زبان، چرب زبانی نخواهد بود، در نظر بگیرید به دلیل عدم برقراری ارتباط فکری لازم با سفارش دهنده (به جهت نیاموختن زبان وی) نتوانید مجموعه فعالیتهای خود و گروهتان را به او بقبولانید و این یعنی دوباره کاری و از دست دادن فرصت.
۵۸) سفارش دهندگان خوب خود را به مشتریان همیشگی تبدیل کنید . بهتر است تعداد انگشت شماری مشتری دائمی داشته باشید تا آنکه تعداد پرشماری مشتری فصلی. ویژگی مهم حالت اول شناخت کافی و لازم بین شما و سفارش دهنده است که سبب می شود تا با اطمینان از آنچه می خواهید و آنچه باید انجام شود، در زمان و هزینه صرفه جویی کنید. چنین امری نهایتاً به همکاریهای موفق تری می انجامد.
۵۹) بین مشتریان خود به لحاظ اهمیت سفارشات از نظر زمان تحویل و کیفیت اجرا، تفاوت نگذارید. سفارش دهنده ای که با سفارش طراحی مجموعه اوراق اداری خود، کار با شما را آغاز می کند، ممکن است در دراز مدت به یکی از اصلی ترین مشتریان شما تبدیل گردد.
۶۰) تا دیروز تصور می شد وظیفه گرافیست (تبلیغاتچی) اجرای پروژه تبلیغاتی در جهت رضایت مشتری است اما امروز اعتقاد درست بر این است که وظیفه گرافیست اجرای پروژه تبلیغاتی در جهت رضایت مشتریهای دائمی است. بنابراین شناخت و آگاهی نسبت به خواسته های این مشتریان از وظایف شماست.
عکاسی انتزاعی پدیده جدیدی نیست، و مردم همیشه علاقمند به خلق آثار جدید یا تغییر تکنیکهای قبلی عکاسی و ارائه آنها به شکلی جدید هستند. یکی از چیزهایی که در حال حاضر خیلیها جذب آن شدهاند هنر عکاسی از دود و ارائه آن به صورت رنگی است. اگر شما هم از کسانی هستید که میخواهید در فضای داخلی خانه با دوربینتان دست به کارهای خلاق و جدید بزنید ادامه این مقاله را بخوانید!
قبل از هر چیز باید بگویم چیزی که باعث شد این مقاله را بنویسم دیدن عکسهای زیبایی از عکاس فوق العاده با استعداد، گراهام جفری، صاحب سایت معروف Sensitive Light بود که عکسهای خاصش از طریق وبلاگها همه جای دنیا پخش شده است. مصاحبهای را با گراهام ترتیب دادیم تا ببینیم چطور چنین عکسهای دودی ای می گیرد.
قدم اول: هدایت دود
قبل از هر چیز گراهام اشاره کرد که هیچ راه مشخصی برای عکاسی از دود وجود ندارد. مدت زمان زیادی طول کشیده است تا او این تکنیک را بدست آورده است، و دیگر اینکه هر بار تصمیم به گرفتن این عکسها می گرفته، جیزهای جدیدی را می آموخته و یا کشف میکرده است.
دو راز اصلی برای دودگرافی وجود دارد، یکی معکوس کردن رنگهای عکس (inverting) و دیگری استفاده از دود خاکستری رنگ است. وی در ادامه توضیح می دهد: "این تکنیک واقعا ساده است. تنها چیزی شما باید هنگام گرفتن عکس روی آن تمرکز کنید این است که تصاویر خوبی از دود ثبت کنید. رنگها به صورت دیجیتال در مرحله بعدی اضافه میشوند."
برای تولید بهترین دود ممکن، گراهام از چوبهای عود استفاده می کند. (عود نوعی چوب است که موقع سوختن بوی خوشبوی تند و دود غلیظی تولید می کند. این عودها در عطاری ها به راحتی قابل دسترس هستند.) اگر نتوانستید عود پیدا کنید، هر چوب دیگری که دود غلیظ خاکستری دارد جایگزین مناسبی برای عود میباشد.
وقتی دود مناسب را تولید کردید، نوبت به هدایت آن به صورت مستقیم و خطی و بدون پراکندگی و بعد از آن نورپردازی مناسب است. ببینیم خود گراهام در این مورد چه می گوید: "از نظر من نورپردازیای مناسب است که دود را از پس زمینه جدا کند."
به نظر می آید دود به تنهایی یک سوژه جالب است، اما گراهام می گوید که در عکسهایش دود سوژه اصلی نیست، بلکه از آن صرفا به عنوان یک ابزار برای تولید عکسهای غیر معمول استفاده میکند: "قصد من عکس گرفتن از دود نیست، بلکه ایجاد تصاویری با استفاده از دود است." این رویکرد بدین معنی است که شما کاملا اجازه دارید که به شکلی خلاق، تا حدی که نیاز است دود را کنترل کنید. تنها چیزی که باید نگران آن باشید این است که چطور یک نتیجه نهایی موثر داشته باشید.
نورپردازی و نوردهی
بهترین راه برای گرفتن عکسهایی خوب از دود، استفاده از یک محیط تمیز با نور قابل کنترل است. استودیو محلی ایده آل است، اما هر جایی که بتوانید یک پس زمینه مشکی داشته باشید نیز کاملا کاربردی است. مهمترین مسئله هنگام عکاسی از دود این است که میزان نور به حدی باشد که بتوان حرکت دود را در هوا نگه داشت یا به عبارتی آن را فریز (Freeze) کرد. این کار را می توان با تاباندن نور زیادی (مثلا نور آفتاب که از پنجره وارد اتاق می شود) یا با استفاده از یک یا چند فلاش انجام داد. هنگامی که از دود عکس می گیرید حواستان باشد هیچ نور اضافی ای به جلوی لنز دوربینتان نتابد، (چون باعث ایجاد درخشش (glare) یا نوعی اثر جرقه مانند خواهد شد.) و همچنین به پس زمینه، چون باعث آشکار و روشن شدن آن میشود، و این دلخواه شما نیست.
آسانترین مسئله هنگام عکاسی این است که به دود اجازه بدهید به اختیار خودش بالا بیاید. به جای اینکه عود یا منبع دود را دستکاری کنید، سعی کنید به آرامی نسیمی را در هوا ایجاد کنید تا جریان صاف دود را به هم بزنید. حتی می توانید با برهم زدن این جریان صاف، شکلهای جالبی را تولید کنید: یک خط کش، یک قاشق برعکس و یک ورقه کاغذ را امتحان کنید، آنها را وارد جریان دود کنید و نتیجه را ببینید.
گراهام شرح می دهد: "من به دنبال خطوط و اشکال صاف هستم." برای انجام این کار، او عکسش را با نور خیلی زیاد و دیافراگم کم (و در نتیجه عمق میدان بیشتر) می گیرد. "اگر به دود اجازه بدهید که به طور طبیعی بالا بیاید، این کار خیلی راحت تر می شود."
واضح است که با استفاده از دیافراگم بسته تر برای ثبت دقیق جریان صاف دود، مقدار زیادی از نور را از دست می دهید. این یک مشکل محسوب می شود، چرا که برای فریز کردن دودی که مدام در حال حرکت است، به سرعت شاتر زیادی نیاز دارید. بطور کاربردی، منظور سرعت 250/1 یا بالاتر است. همزمان با این کار، هرگز حساسیت دوربینتان را بالا نبرید، چون جریان صاف و لطیف دود ممکن است توسط مقداری قابل توجهی نویز از بین برود. نیازی به گفتن نیست، اما وقتی همزمان حرف از ISO کم، دیافراگم بسته و سرعت شاتر بالا است، یعنی شما به نور واقعا زیادی نیاز دارید.
یک نکته مهم در مورد نور سنجی: اگر شما می خواهید با فلاش های خارجی (external) کار کنید، شاید نیاز باشد تا در حالت تمام دستی عکاسی کنید. بعید به نظر می رسد که نور سنج داخلی شما بتواند شما را در این مورد کاملا راضی کند. به علاوه، کنترل دقیق نور برای این کار کاملا حیاتی است. شما باید خروجی فلاش و دیافراگم را طوری تنظیم کنید که روشن ترین قسمت دود، تقریبا سفید باشد، اما نه به طور کامل. می دانید که اوراکسپوز، جزئیات را از بین می برد و در ضمن، هنگامی که تصویر را معکوس (invert) می کنید، سیاهی بیش از حدی در دود به وجود می آید که آن را از حالت طبیعی خارج می کند. از سوی دیگر، آندر اکسپوز یا نوردهی کم، باعث می شود که تفاوت بین دود و پس زمینه به سختی احساس شود. پس حواستان به این نکته باشد.
وقتی دارید عکس می گیرید، به خاطر داشته باشید که اتاق دارای تهویه مطبوع باشد. نه به خاطر اینکه دود به شما ضرر می رساند (البته اگر دود را تنفس کنید و به مقدار کافی وارد چشمتان شود و... ممکن است همین اتفاق هم بیافتد!)، بلکه طبق گفته گراهام: "همچنان که هوای اتاق مملو از دود پراکنده شده می شود، تصاویر شما ممکن است نور، شارپنس و کنتراست را از دست بدهند.
کنترل دیجیتالی
حالا که عکسهایتان را گرفتید، وقت آن است که کار با تاریکخانه دیجیتالتان را شروع کنید. عکستان را طوری که از نظرتان مناسب است برش دهید، بعد با استفاده از Curve و Level کنتراست عکسهایتان را تنظیم کنید. اطمینان حاصل کنید که پس زمینه کاملا مشکی باشد (در فتوشاپ هنگامی که دارید میله تنظیم Levels برای رنگ مشکی را حرکت می دهید، کلید Alt را نگه دارید. این کار یک پیش نمایش از نتیجه ای را که قرار است بدست بیاید نشان میدهد). بنابراین وقتی عکس را معکوس (invert) میکنید، پس زمینه شما کاملا به رنگ سفید در میآید.
وقتی که خیالتان از بابت پس زمینه راحت شد، عکستان را معکوس کنید، تصمیم اینکه پس زمینه سفید یا سیاه بهتر است با خود شما است. به چیزی که خودتان ترجیح می دهید فکر کنید، اما اغلب پس زمینه های سفید تاثیر بسیار بیشتری دارند. اگر در پس زمینه، گرد و خاک، نقاط روشن یا ردی از دود مشاهده می کنید، از یک برس با همان رنگ (سیاه یا سفید) یا ابزار clone استفاده کنید تا از شر آن خلاص شوید.
برای رنگ دادن به دود، از ابزار رنگ مایه (hue) یا ابزار اشباع (saturation) استفاده کنید. می توانید به راحتی با یک حرکت رنگ را به کل تصویر اعمال کنید، چون رنگ سفید یا سیاه خالص پس زمینه هیچ تاثیری از این ابزار نمی گیرد. (اگر دیدید پس زمینه هم تغییر کرد، پس قبل از اعمال رنگ باید پس زمینه را مجددا اصلاح کنید.) با استفاده از دستور "feather selection" و ایجاد یک شیب در انتخاب بخشی از تصویر، می توانید بخشی از کل عکس را رنگ کنید، یا از چندین رنگ استفاده نمائید. حالا با استفاده از ابزار hue و saturation می توانید تنها بخشی از دود را رنگ کنید. جذاب است! نه؟
منبع:www.akkasee.com
عکاسی با وقفه زمانی (Time-lapse Photography) به تهیه فریمهای متوالی عکس از یک واقعه با سرعت کمتر از سرعت واقعی آن گفته میشود. وقتی چنین فریمهایی به صورت متوالی پخش شوند، سرعت نمایش آن واقعه سریعتر از حالت طبیعی خود خواهد بود. چنین فیلمهایی را حتما تاکنون دیده اید: باز شدن یک غنچه گل، حرکت ابرها در آسمان و ...
در این مطلب، میخواهیم با اصول تولید و فرآیندهای پساز تولید چنین فیلمهایی، با استفاده از دوربینهای عکاسی دیجیتال آشنا شویم.
مرحله اول: انتخاب سوژه، تعیین تعداد و فاصله فریمها
سوژه های چنین عکاسی، بسیار متنوع هستند اما با یکدیگر در یک جنبه مهم تفاوت دارند و آنهم زمان کل آن واقعه است. این زمان کل، تعیین کننده مدت عکاسی شما و فاصله زمانی بین فریمها خواهد بود. مثلا ثبت حرکت ابرها در آسمان میتواند با فریمهایی با فاصله یک ثانیه انجام پذیرد و باز شدن غنچه گل، ممکن است یک روز طول بکشد و فاصله فریمها نیز باید بیشتر باشد. یا حتی تغییرات تدریجی صورت خودتان در اثر افزایش سن که بازهم فرایندی طولانیتر خواهد بود.
برای اینکه دقیقا بدانید چگونه تعداد و فاصله فریمها را محاسبه کنید، از روش زیر استفاده کنید:
ابتدا سرعت نمایش فیلم نهایی را تعیین کنید. این سرعت نمایش به طور استاندارد 24 یا 30 فریم در ثانیه است. اما شما هنگام تهیه فیلم نهایی خود میتوانید آن را با سرعت دلخواه بسازید. مشخص است که هر چه این سرعت بیشتر باشد، نمایش روانتری خواهید داشت.
دومین متغیر، زمان کل نمایش شما است. مثلا نمایش حرکت ابرها به مدت 1 دقیقه.
حال تعداد کل فریم ها مشخص میشود: زمان نمایش × تعداد فریم در ثانیه. در مورد مثال قبل اگر بخواهیم یک دقیقه از حرکت ابرها با سرعت 30 فریم در ثانیه، نمایشی تهیه کنیم، نیاز به 60×30=1800 فریم خواهیم داشت! بنابراین برای شروع کارتان میتوانید زمان کل و تعداد فریم در ثانیه را کاهش دهید.
حال باید فاصله بین فریمها را تعیین کنیم: برای این منظور باید بدانیم که واقعه مورد نظر به طور طبیعی چقدر طول میکشد. مثلا ذوب شدن یک قالب یخ کوچک ممکن است 30 دقیقه طول بکشد یا حرکت تکهای ابر در پهنه آسمان 5 دقیقه. این زمان را به ثانیه تبدیل کرده و بر تعداد کل فریم هایی که در قسمت قبل بدست آمده بود، تقسیم می کنیم.
مثال عملی: برای نمایش ذوب شدن یخ میخواهیم فیلمی بسازیم که 15 ثانیه طول بکشد و با سرعت 20 فریم در ثانیه پخش شود ( تعداد کل فریم300). زمان طبیعی ذوب شدن یخ حدود 30 دقیقه است. پس فاصله بین فریم ها باید 6 ثانیه باشد ( 1800:300).
مرحله دوم: عکاسی
لازم به تاکید نیست که برای چنین پروژهای استفاده از 3پایه الزامی است. از هر دوربینی میتوانید استفاده کنید. اما برخی دوربینها امکانات خاصی دارند که چنین کاری را آسان تر میکنند. برای تهیه عکسهای متوالی، برخی دوربینها ویژگی Intervalometers دارند که بر اساس آن میتوان براحتی تعداد فریمها و فاصله بین فریمها را مشخص نمود تا دوربین به طور خودکار در زمان مشخص شده، شروع به تهیه عکسهای پیدر پی کند.
برخی دستگاههای کنترل از راه دور نیز این قابلیت را دارند. اگر چنین خواصی در دوربین وجود ندارد بازهم میتوان با استفاده از یک کرنومتر، و یک کنترل از راه دورمعمولی ( برای جلوگیری از حرکت دوربین) این کار را انجام داد.
بهتر است تنظیم وایتبالانس و نورسنجی را به طور دستی انجام دهید. همچنین اگر تعداد فریم ها زیاد است، استفاده از فرمت JPEG بعلت حجم کمتر ارجح است.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد سرعت شاتر است. به تصاویر زیر دقت کنید:
سرعت شاتر در واقع مشخص میکند که شاتر در چه مقدار از فاصله بین دو فریم، باز است. هر چقدر این زمان باز بودن کمتر باشد، فیلم نهایی دارای وقفه بین فریمی بیشتری خواهد بود و هر چه این زمان بیشتر باشد، فیلم نهایی به گونهای خاص نرمتر خواهد بود چون در هر فریم بعلت سرعت کم شاتر، حرکت سوژه به صورت Motion-blur ثبت خواهد شد.
البته مشخص است که این تاثیر فقط در مواردی اتفاق خواهد افتاد که سرعت حرکت یا تغییر سوژه زیاد باشد، و فاصله بین فریمها کوتاه. برای کنترل سرعت شاتر میتوانید از مد Shift-program در دوربین استفاده کنید تا دیافراگم تنظیم شود. ناگفته پیداست که میزان کنترل سرعت شاتر محدود خواهد بود.
مرحله سوم: فرآیندهای پس از تولید
اگر از لایتروم استفاده میکنید، کافیست همه فریمها را وارد لایتروم کنید. اگر ویرایش خاصی لازم است، میتوانید یکی از فریم ها را ویرایش کنید و سپس با دستور Sync این ویرایش را به همه فریمها اعمال نمایید. کار دیگری که بهتر است انجام دهید تغییر نام همه فریم ها به صورت Name-sequenceاست. مثلا pic01 تا pic99 . اینکار با استفاده از دستور export لایتروم و یا File>Automate>batch در فتوشاپ و یا در Bridge امکان پذیر خواهد بود.
قبل از توضیح مرحله تولید فیلم، ذکر یک نکته لازم است و آن هم در مورد اندازه فیلم نهایی است. فریمهای تولید شده توسط دوربینتان دقیقا اندازهای معادل دقت حسگر دوربین را خواهند داشت. مثلا 2600×3900 پیکسل در یک دوربین 12 مگاپیکسلی. ابعاد فیلم نهایی شما نیز، اگر تغییری در اندازه آن ایجاد نکنید، برابر با همین مقدار خواهد بود. اما مشکل از آنجا آغاز خواهد شد که نمایش چنین فیلمی عملا توسط سیستم ممکن نخواهد بود. بنابراین بایستی اندازه فیلم را کاهش داد. این کاهش میتواند ابتدا بر روی عکسها صورت گیرد و یا در هنگام تولید فیلم. مقدار این کاهش بسته به کاربرد شما دارد. مثلا اندازه های کوچکی مانند 400×300 و یا 1280×720 ( HD) و یا 1920×1080 (Full-HD) و یا حتی 2k=2048*1556 و 4K=4096*3112
برای ترکیب فریمها، نرم افزارهای مختلفی وجود دارد. نرم افزاری که خیلی توصیه شده است، QuickTime Pro است ( نسخه غیر رایگان) که من به آن دسترسی نداشتم. اما خبر خوب آن است که فتوشاپ در نسخههای Extended امکانات خوبی برای این منظور دارد.
برای این منظور در فتوشاپ Extended از طریق منو File>Open وارد فولدر فریمها شوید. فقط فریم اول را انتخاب کرده و گزینه Image Sequence در پایین صفحه را علامت بزنید. مراقب باشید که به جای اینکار تمام فریم ها را با هم انتخاب نکنید که مطمئنا باعث Crash سیستم خواهد شد.
در این مرحله از شما سرعت پخش را بر حسب فریم در ثانیه در خواست خواهد کرد که پس از مشخص نمودن آن، بلافاصله در صفحه فتوشاپ شما فریم اول را مشاهده خواهید کرد. اگر به پلت لایه دقت کنید، علامت خاصی بر روی لایه اصلی دیده میشود که نشانه سکانس تصویری است.
اگر روی دکمه Space کیبرد بزنید، نمایش متحرک فیلم را خواهید دید. دقت کنید که این فریمها هنوز تغییر اندازه داده نشدهاند و شما در واقع به نمایشی نگاه می کنید که هر فریمش، مثلا 12 مگاپیکسل است و این مساله خیلی جالب است.
برای کنترل بهتر، صفحه کنترل را از طریق Window>animation ظاهر کنید. در این صفحه میتوانید با دستگیره موجود، بر روی فریمها حرکت کنید و یا حتی با دستورات موجود در منو این صفحه، به برش و یا ادیت فریمها بپردازید.
قبل از مرحله نهایی، ذکر یک ویژگی دیگر خالی از فایده نخواهد بود. چون فریمهای شما به صورت یک لایه در فتوشاپ قرار گرفتهاند، شما میتوانید در پلت لایه، لایههای تنظیمی دیگری اضافه کنید: مثلا با Curve وضعیت کنتراست و روشنایی فیلم را تنظیم کنید و یا با Hue/saturation رنگها را اصلاح کنید و یا با Black&white فیلم سیاه و سفید بسازید.
برای تولید فیلم نهایی از دستور File > Export > Render Video استفاده کنید. در صفحه تنظیمات، نام و محل ذخیره فایل ویدیویی، فرمت و اندازه آن (طبق توضیحاتی که داده شد) قابل انتخاب است. پیشنهاد میکنم در ابتدا از فرمت Quicktime و اندازه 1280×720 همان اندازه HD استفاده کنید و لذت تولید فیلم با کیفیت بالا را لمس کنید.
اگر سیستم خیلی قوی ندارید، بهتر است کاهش اندازه را در مرحله آماده سازی فریمها اعمال کنید. مثلا همه فریمها را به اندازه 1280×720 برسانید تا در مراحل بعد، سرعت کارتان بهتر باشد. تغییر کلی اندازه فایلها نیز در قسمت Export لایت روم و یا File> Script> Image Processor فتوشاپ ممکن است.
بسیاری از سایتهای اشتراک گذاری فیلم، اکنون از فیلمهای با کیفیت بالا پشتیبانی میکنند. یعنی شما میتوانید فیلم تولید شده خود را با همان کیفیت اصلی وارد این سایتها کنید. در مرحله پخش، این سایتها این امکان را فراهم خواهند کرد که بیننده بر حسب سرعت اتصال خود نمایش با کیفیت معمولی یا کیفیت بالا را انتخاب کند. مثلا Youtube با قرار دادن دکمه HD این تذکر را به بیننده می دهد که این نمایش دارای نسخه با کیفیت بالاتری نیز هست که در صورت تمایل میتوان آن را تماشا کرد.
منبع:www.akkasee.com